آرتور بیشاپ سعی دارد گذشته ی خود را فراموش کند اما نیرومندترین دشمنش یکی از نزدیکانش را می دزدد. اکنون او مجبور می شود به سرتاسر جهان سفر کند تا وی را نجات دهد و در این میان اتفاقات زیادی برایش رخ می دهد و...

آرتور بیشاپ، مکانیک ( البته نه مکانیکی که بتواند ماشین تعمیر کند ! ) و آدمکشی حرفه ای است که درصد اشتباه او در هنگام از میان برداشتن اهدافش تقریبا صفر است. ماموریت جدید آرتور کشتن یکی از دوستان قدیمی و البته مربی سابقش ، هری، است،. آرتور بعد از کشمکش های فراوان با وجدان خودش ، بالاخره هری را از پای در می آورد. او اکنون به نوعی با عذاب وجدان ناشی از کشتن دوستش روبروست و به همین دلیل تصمیم می گیرد تا این کارش را جبران کند و درسی حسابی به عوامل این گرداننده این ترور بدهد. اما در این بین ناگهان پسر هری به نام استیو از راه می رسد و هدف او نیز از میان برداشتن عاملان قتل پدرش است. اما استیو در این راه بی تجربه هست و به همین دلیل آرتور وی را در این راه همراهی می کند. اما استیو نمی داند که در واقع آرتور قاتل پدرش است و....

ادنا مائه پس از صانحه ای که همسرش را در آن از دست میدهد ، برای لحظاتی زندگی بعد از مرگ را تجربه می کند. بعد از این اتفاق، او در حالیکه دوران بهبودی خود را سپری می کند،

یک دختر شانزده ساله پریشان که در بیمارستان بستری شده ،بین دنیای واقعی و خیالی گرفتار می شود و...

پسری جوان و آشفته پس از فوت پدرش ، برای انتقام گرفتن از مرد جدید در زندگی مادرش ، توطئه می کند ...

"آرتور بیشاپ" آدمکشی حرفه ایست که تنها زندگی میکند و از طریق دریافت سفارش قتل، دستمزد بالایی دریافت میکند. شعار "بیشاپ" این است که هرگز برای خودت همدستی نگیر. یکی از سفارشات دریافتی وی کشتن یکی از دوستان قدیمی و ثروتمند خود اوست، پس از کشتن این مورد، پسر مقتول که شیفته "بیشاپ" شده از او میخواهد تا به عنوان دستیار کمک حالش باشد ولی...

"آرتور" پس از تماس دوستش "چارلی" فرصت پیدا می کند تا زندگی جدیدی را آغاز کند. اما مشکل اینجاست که "چارلی" باید مرده باشد. به همین دلیل به شرکتی معرفی می شود که در آن مرگ انسان را جعل کرده و زندگی جدیدی برای آن ها می سازد ...