این فیلم داستان مادری به نام شان را روایت می‌کند که پس از مرگ ناگهانی پدرش ، به همراه دو فرزندش ، راهی عمارت پدری‌ خود می‌شود. ولی بعد از اینکه به عمارت می‌رسند ، متوجه سیستم امنیتی خیلی قوی خانه می‌شوند. طولی نمی‌کشد که چهار دزد وارد خانه شده و درصدد هستند تا گاوصندوق شان را پیدا و محتویات آن‌ را به سرقت ببرند. در این بین ، این چهار دزد ، دو فرزند شان را گروگان می‌گیرند، اکنون شان باید بر سیستم امنیتی خانه غلبه کند و فرزندانش را نجات دهد و…

26 نفر برای انجام یک تست روانشناسی برگزیده شده اند تا در نقش نگهبانان و زندانی ها در یک زندان ظاهر شوند. اما این آزمایش خیلی زود از کنترل خارج می شود...

مایکل و سارا ازدواج کردند ، اما خوشی آنها بسیار کوتاه بود . زمانی که سارا به خاطر قتل مادر مایکل "کریستینا" بازداشت شد ، تیم دوباره جمع شدند تا سارا را از زندان فراری دهند ...

در سیاتل یک کاراگاه زبده و استاد دانشگاه تهدید به مرگ میشود. او فقط 88 دقیقه وقت دارد معما را حل کند...

«فرانکی مک گویر» یکی از مخوف ترین تروریست های ایرلندی میباشد که به آمریکا آمده تا اسلحه خریداری کند. او در این مدت در خانه «تام اومئارا» زندگی می کند، که یک افسر پلیس است و چیزی درباره هویت واقعی مهمانش نمی داند.

دن و لوری روزنامه‌نگارانی هستند که در یک دفتر با هم کار میکنند. آنها بیشتر مواقع با هم مخالف هستند و در طرح سوال با هم اختلاف نظر دارند. سپس یک مدیر تولید تلویزیون به هر کدام، برنامه مخصوصشان را می دهد تا در آن بتوانند آزادانه نظرشان را مطرح کنند و...

«کارآگاه فرانک کلر» (پاچینو) که از همسرش جدا شده و بیست سال است که با نیروی پلیس نیویورک هم کاری دارد، مأمور پی گیری پرونده ی قتل مردی می شود که با شلیک به سرش کشته شده، در حالی که نوار ترانه ی «دریای عشق» در ضبط صوتش بوده...

ماجرای زندگی "ران کاویک" که در جنگ ویتنام فلج شده است . او بعد از اینکه احساس می کند از طرف کشوری که برایش جنگیده به او خیانت شده تبدیل به یکی از مخالفان جنگ و فعالان حقوق بشر می شود...

قرن 16ام، اسکاتلند. «کانر مک لیود» (لامبر) بعد از آن که از مرگ به دلیل زخم هایی که طی جنگ برداشته نجات میابد، به واسطه مرد مرموزی به نام «رامیرس» به جمع فناناپذیران راه پیدا می کند و...

ویتنام. «سروان بنجامین ویلارد» (شین) به سر فرماندهی ارتش امریکا در نها ترانگ احضار می شود و در آن جا درباره ی «سرهنگ کورتس» (براندو) می شنود که پس ازناپدید شدن در کامبوج، جنگی نامتعارف را هم راه گروهش - بومیان مونتانیارد- شروع کرده است. مأموریت «ویلارد» پیدا کردن «کورتس» وکشتن او است...