آلدن و بردی کیس را دنبال می کند، زیرا آنها راهی جدید برای زنده نگه داشتن رمز و راز پیدا می کنند. آلدن به امید تبدیل شدن به یک محقق خصوصی در کلاس‌ها شرکت می‌کند و بردی ممکن است کلید حل یکی از معماهای او را در دست بگیرد.

نویسنده موفق و در عین حال گوشه نشین، هرینگتون برای جشنواره سالانه کریسمس به زادگاهش بازمی گردد، جایی که باید برای کنترل آسیب در آنجا با روزنامه نگارش روبرو شود.

هاردین امیلیا رمان‌نویس رمان‌نویس را به تصویر می‌کشد که به عنوان گردبادی توصیف می‌شود که به بهانه امضای کتابی که توسط بومی محلی زادگاهش ترتیب داده شده است، به زندگی فرزندان بزرگسالش، تیلور (مک نامارا) و زک (لوید جونز) باز می‌گردد.

سه برادر وقتی می بینند که مجبور می شوند در طول تعطیلات از یک نوزاد مراقبت کنند شگفت زده می شوند، در طول این ماجراجویی آنها شروع به بازسازی روابط خود به عنوان برادر می کنند.

موریا بر اساس مجموعه کتاب‌های سرنا بی میلر، یک صنعت‌گر نجاری است که در یک شهر ساحلی فرانسه زندگی می‌کند و رویای بازسازی فانوس دریایی محلی را دارد.

تانیا، یک کارآگاه پلیس که با همکار خود رایان همکاری می کند تا یک رشته سرقت های اخیر را حل کند...

نیت و بروک به همان چهار عروسی، چهار آخر هفته متوالی می روند. برای جلوگیری از تنظیم، آنها با هم به عنوان "رفقای عروسی" می روند. اما آنچه به عنوان یک دوستی شروع می شود به زودی عمیق تر می شود.

بکا همیشه ساقدوش عروس است، اما در مراسم عروسی پسر عمویش با کایل، فیلمبردار که تمام مراحل برنامه ریزی را پوشش می دهد، آشنا شده و رابطه برقرار می کند.

کیت وقتی دوستش در تعطیلات خود وقت زیادی را برای کار صرف می کند به یک دوست قدیمی می پیوندد.

یک پرنسس از دست محافظان خود فرار میکند تا در نیویورک در کریسمس گشت و گذار کند تا اینکه با مردی جوان آشنا میشود و ....