اسکات لانگ و هوپ ون داین به همراه هنک پیم و جانت ون داین به کاوش در قلمرو کوانتومی می پردازند، جایی که با موجودات عجیب و غریب ارتباط برقرار می کنند و وارد ماجراجویی می شوند که فراتر از محدودیت های آن چیزی است که فکر می کردند ممکن است.

زنی که شیفته بازی‌ها است و خواهرش که از او جدا شده است با هم همکاری می‌کنند تا بدهی‌های قمار مادرشان را تامین کنند.

یک روانشناس افسرده به یک زن بیخانمان ناامید برمیخورد و همینطور که سعی دارد به او کمک کند عاشقش میشود و زندگی هردوی آنها تغییر میکند .

پس از آنکه یک برنامه کامپیوتری هوشمند بنام "اشلون" موفق می شود تا در تمام سیستم های آنلاین آمریکا نفوذ کند، تصمیم می گیرد تا با قدرتی که پیدا کرده ، آنجا را از وجود انسان ها پاک کند...

«وایولت» (براونینگ)، «کلاوس» (ایکن) و «سانی» کوچولو (کارا هافمن و شلبی هافمن) زندگی بی دغدغه ای با پدر و مادرشان دارند تا این که خانه شان در آتش از بین می رود و پدر و مادرشان نیز کشته می شوند ...

«اینید» (برچ) و «ربکا» (جوهانسن) دو دوست صمیمی اند که تازه دبیرستان را تمام کرده اند و حالا باید تصمیم بگیرند که می خواهند با زندگی شان چه کار کنند...

قاضی ابی استون را دنبال می کند ، زیرا او در طول شب تغییر دادگاه منهتن را به عهده می گیرد و سعی می کند دستور خود را به خدمه خود برساند.

داستان در سال 1932 و درباره وکیلی است که در لس آنجلس زندگی میکند و روزی یک پرونده مهم به او واگذار میشود و ...

داستان در1980 و درباره گروهی از افراد غریبه که در وال استریت دورهم گرد می آیند و کلوپ پسران پیر را تشکیل می دهند...

سه مادر که در حومه شهر زندگی میکنند به طور ناگهانی خود را در شرایط نا امید کننده ای میبینند و تصمیم می گیرند که اوضاع را کنترل کنند و همه چیز را به خطر می اندازند تا قدرت خود را دوباره بازیابند...