دنیایی dystopian که در آن هیچ زنی وجود ندارد و همه موجودات زنده می توانند افکار یکدیگر را در جریان تصاویر ، کلمات و اصوات به نام Noise بشنوند...

زک سوبیچ که یک موسیقیدان جوان است متوجه میشود که سرطانش گسترده شده و فقط چند ماه زمان دارد و برای همین سعی دارد آلبوم خود را زودتر منتشر کند .

در این داستان، یک نیکوکار مرموز، به نام "نیکوکار ناشناس"، مبلغی بالغ بر 100,000 دلار نقدی را بر راهروهای درب‌ها به نظر می‌رسند تصادفی گذاشته است. این اتفاقات باعث تحیر و تعجب در جامعه شهر نیویورک می‌شود. به عبارت دیگر، فردی مخفی‌نامه به طور ناگهانی و بدون اعلام قبلی این مقدار زیادی از پول را بر درب‌های منازل مختلف قرار داده است.

هنگامی که "مونیکا بارت" برای دیوان عالی ایالات متحده معرفی می شود، او در معرض دسیسه های سیاسی قرار می گیرد ...

جان با 4 نفر که از سرطان سینه رنج میبرند در ارتباط است و همگی آنها از اطرافیان درجه یک او هستند .

به دنبال بازرس ارشد آرماند گاماچه در حالی که پرونده‌هایی را در زیر سطح روستای کبک، سه کاج بررسی می‌کند، اسرار مدفون را پیدا می‌کند و با چند ارواح خودش روبرو می‌شود.

داستان یک دکتر اورژانس اهل سوریه به کانادا مهاجرت میکند و سعی دارد کارش را بطور جدی در آنجا ادامه دهد و ...

این سریال از زندگی سردبیر مجله زنان، "جوآن کالس" الهام گرفته شده است. در این سریال نگاهی اجمالی به زندگی عجیب و غریب پرسنل این مجله می شود...

داستان این سریال درباره 2 پلیس و شریک (افسران نیک بارون و بن) در دپارتمان پلیس ضرب و شتم مونترال میباشد که روز به روز داستان حول محور این 2 پلیس میچرخد.

سه هم خونه با زندگی ماورایی در یک ساختمان و نرمال بودن میتونه خیلی سخت باشه...سریال جذابی که احتمالاً سر و صدایی کنه ، داستان 3 هم خونه به نام های "ایدن-سالی-جاش" که شخصیت های یک خون آشام - روح - مبدل به گرگ را دارن ،این هم خونه ها در ساختمانی در "بوستون با راز هایی که دارند زندگی میکنن و سعی دارن به بهترین شکل خودشون رو انسان نشان بدن که کم کم همدیگر و میشناسن... شخصیت دیگر سریال "بیشاب" (مارک پلگرینو ، جیکوب لاست) تهدیدی برای ایدن خون آشام البته نه خطرناک مشاور اون است ... سالی به ارواح کمک میکنه تا به سوی نور برن ایدن در بیمارستان کار میکنه و سعی داره با خونی که در بیمارستان هست بگذرونه و تا جایی که میتونه به انسان ها صدمه نزنه ، و جاش هم پرستاره در بیمارستان با شغلی که ایدن بهش پیشنهاد داده و با هم دوست هستن، بیشاب هم پلیسه اما داستان ادامه داره...